کلوخ اندازون چیست؟!

در نجف اباد سنت دیرینه ای وجود دارد به نام کلوخ اندازون....

بدین نحو که جمعه ی آخر ماه شعبان به طبیعت(باغ خخخ) رفته و کباب شتری ، گوسفندی ،نبود مرغی چیزی بر بدن زده و خود را آماده ی ماه رمضون میکنند!

انداختن کلوخ و این چیزهام مسخره بازیه...!

مهربان

واژه ی عجیبیست!
محافظ مهر،نگهدارنده محبت!
coffeetime.blog.ir

توبه کردم ک دگر توبه بیجا نکنم!

دو راهی عجیبیه!
روزه ی جمعه ی آخر ماه شعبون!
پیشواز رمضون!
چسبوندن شعبون و رمضون!
از اون طرفم کلوخ اندازون!:-D

خدایا توبه!

خیلی روزه میگیرید ک کلوخ اندازون هم میخواین برین؟!
والا

خدا داند و دلم!

سلکت آل،دیلیت!
سلکت آل،دیلیت!
نسخه ی اورجینالش پیش خودم بود و ن هیچ جای دیگری!
سفرها،صداها،آدمها،اشک ها و لبخندها پاک شدند،توی10ثانیه!
-خ حری عزیز دل است!
-آخه انقدر شباهت؟!حتا تو اسم کوچیک والدین!
-ناراحتم!
-دلم گرفته!
-3روز دیگه مونده!

غمگینم!

مثه مادری ک صدای گریه ی بچش تو گوششه!
جیک جیک...

انا لله و انا الیه راجعون...

موچول مرد....!

:(

صداش میاد!

موچول رو میگم!
عصری یه جا وایمیستاد جیک جیک میکرد،گفتم برو پی غذا!
با گردن کج کردن و اینجا موندن ن واست نون میشه ن آب!
چندبار کلش کردن!
یعنی واکسن زدن بهش!
صداش میاد!
نکنه غزل...
زبونم...

الگرگرو ما الگرگرو

تو چه میدانی لذت گرگرو خوردن با جوجه را!
:-D

زنگ خراست!

زنگ تلفن،درخونه،صدا،ساز ناکوک،آهن،دل خر است!
زنگ خر است!