ترس

1ساعته سعی میکنم بخوابم امامیترسم!من خیلی میترسم!
آشوبم....:-(

دی جی خانم چی نی

ما نجف آباد،تاکید میکنم،نجف آباد رقاصه هم داریم!

ای آقا

مادستمال توالتم توپاکت سیاه میدن دستمون،حالاهی28می،28می کنید

همیطور بعضیا

نیمدونم این مگسا تو من چیزی دیدن دور من جمع شدن!

چیه معارف اه

ی فرمولم نیست بهش بگم،بیو عزیزوم انتگرالتو بگیروم...

اخه نوشته نظم خورشیدوماه بهم میخورد وبسوی زمین پرتاب میشوند،میدونی خورشیدچندبرابرزمینه؟توپ تنیس ک نیس!

پیشواز

منم رفتم پیشواز رمضون،البت با سرگیجه و حالت گلاب بروتون...

نمدونم هدف خدا چی بود اژ گفتن این آیه

اخه چرا باس انسان انقدر به غذای خویش بنگرد ک خورده شیشه و نخ و مو داخل نان پیدا کند!چرا خو؟:-(

غمگینم

به اندازه ی دختری ک با دندان،سر چسب را پیدا کرده....:-(

این دیسلایکا آشناس!

پاشم بیام نظرارو بخونم،ببینم باس فک بلاک کرد یا نه!
البت بعد امتحانام...:-)

کتاب دادم بخونه

میپرسه استمداد،نیام،خطیر،جیره،تاکستان،مضیقه،بیوه،اعتنا... یعنی چه!چلم کرد!
اصن اینا کجای این کتابه خو!:|