ازآنجایی ک ب چلوبادنجان ویار داشته و دارم،بادنجان درست کردم(خل عمته)همه راسخاوتمندانه سرخ کردم،بوی محشری میداد،جان!درادویه،رب تفتشان دادم،جاتان خالی لقمه ی اول را ک خوردم چشمانم راست شد،ن ک حالم بهم شود،ن!مزه ی زهرمیدادند،تلخو تندو ای...آخه تخمتون کجا بود(فحش بدم بهش؟) حیف آن همه روغنووقت،حالمان است!الان هم بدنمان دارد قرمز میشود! این بود غذای ما!