بادنجون،جون!
يكشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۰۳ ب.ظ
ازآنجایی ک ب چلوبادنجان ویار داشته و دارم،بادنجان درست کردم(خل عمته)همه راسخاوتمندانه سرخ کردم،بوی محشری میداد،جان!درادویه،رب تفتشان دادم،جاتان خالی لقمه ی اول را ک خوردم چشمانم راست شد،ن ک حالم بهم شود،ن!مزه ی زهرمیدادند،تلخو تندو ای...آخه تخمتون کجا بود(فحش بدم بهش؟)
حیف آن همه روغنووقت،حالمان است!الان هم بدنمان دارد قرمز میشود!
این بود غذای ما!
حیف آن همه روغنووقت،حالمان است!الان هم بدنمان دارد قرمز میشود!
این بود غذای ما!
- ۹۴/۱۲/۱۶