خیلی از شبهای زندگیمون یلدا میشن!
مثه شبایی که نمیدوی چرا بیداری...بلندن و هیچ صدایی نمیاد!
و اتفاقنم هیچ پشه ای تو رخت خوابت وول نمیخوره!و حتا قدر سوزش یه گزش تو رو به خودت نمیاره!
مثه شبایی که هی میشینی به خودتو زندگیتو سالهای دور و دراز تاریک و مبهم جلوی روت فکر میکنی!هی فکر میکنی تا یه موقع میبینی صبح شده و باید پاشی...
دیدن هر بامداد ساده نیست!خوشایندست و تکرار ناپذیر!!!گنجشکها بی خود شلوغش نمیکنند ،اگر تامل کنیم معجزه را میبینیم!
برایتان از خدا معجزه ی صبح یلداهایتان را میخواهم...
+یعنی فردا صبح کجا چشم باز میکنیم ....
+از خدا بهترین ها رو بخواین!
+راستی اگه تو این پستام مطلب مثبت هیجدهی چیزی دپدین زیر سیبیلی رد کنین!گوشیم خرابه بعضی وقتا کلمه درپیت میفرسته سر خود!
دوستون دارم...
- ۱ نظر
- ۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۶:۲۴